اعتماد به نفس مجموعهای از باورها و احساساتی است که ما در مورد خود داریم و در واقع درک ما از خودمان است. این که ما چگونه خود را تعریف میکنیم روی انگیزهها، نظرات و رفتارهای ما تاثیرگذار بوده و در احساسات ما موثر است.
شکلگیری الگوی اعتماد به نفس، خیلی زود در زندگی آغاز میشود. مثلا یک کودک نوپا که راه رفتن را برای اولین بار تجربه میکند، دچار حس انجام یک کار میشود که باعث تقویت اعتماد به نفس میشود. یادگیری برخاستن پس از تلاشهای ناموفق قبلی به کودک میآموزد که او میتواند.
دوران کودکی دوران حساسی است که در این دوران والدین باید توجه خاصی به تربیت کودک خود داشته باشند تا فرد، در بزرگسالى با مشکلات جدی مواجه نشود.
در شرایطی که اعتمادبه نفس کودک بنا بر هر دلیلی آسیب دیده باشد و روی زندگی او تأثیر منفی گذاشته باشد، در چنین شرایطی باید از روان شناس یا مربی تربیتی کمک گرفت. برخی از والدین تنبیه بدنی را انتخاب می کنند. در حالیکه برای تربیت فرزند، تنبیه بدنی باید کنار گذاشته شود چون می تواند آسیب های جدی به اعتمادبه نفس کودک وارد کند.
والدین باید کودک خود را به فعالیت های جمعی تشویق کنند. فعالیت هایی از قبیل تئاتر کودکان، نقاشی و شرکت کردن در هر نوع کلاسی که باعث شود کودک در گروه هم سالان خود حضور و مشارکت فعال داشته باشد، می تواند مفید باشد. والدین نباید باعث بروز ترس در کودک شوند و باید اجازه بدهند که کودک، احساسات خود را به نحوی درست بروز بدهد.